فیلم اقتباسی از زندگی واقعی «رامون سم پدرو» است. رامون که در ابتدای جوانی قطع نخاع شد ۳۰ سال تلاش کرد تا دادگاه حق مرگ آسان را برایش به رسمیت بشناسد تا بتواند به زندگی خود پایان دهد...
«آلیس» در راکون سیتی بیدار می شود و در میابد که زامبی ها همه جا هستند و تمام شهر آلوده شده است. او با کمک «جیل ولنتاین» و «کارلوس اولیورا» باید راهی برای خارج شدن از شهر بیابد، زیرا قرار است تمام شهر با یک موشک هسته ای منهدم شود.
وقتی هود پایگاه مخفی نجات بین المللی را پیدا کرده و به آن حمله می کند و بیشتر خانواده تریسی را به دام می اندازد، فقط آلن تریسی جوان و دوستانش می توانند آنها را نجات دهند....
"لوکا" راه آهن را ساخته و چشمهایش را به روی جنگ می بندد.سپس همسر او به یک آهنگساز گریخته و پسرش به ارتش فراخوانده می شود.زندگی او تبدیل به میدان نبرد می شود تا اینکه با "ساباها" آشنا می شود...