مردی پس از سالها به شهرش برمیگردد و متوجه میشود که برادرزاده تازه عروسش بزرگ و ترک شده است، و روستای اجدادیاش درگیر یک بیماری مرگبار و مرموز شده است
یک زن ناراضی از زندگی یک پدر طرد شده و یک کشیش و یک پسر عصبانی در یک موقعیت غیر قابل تصور با هم برمیخورند و هر کدام در یک روز سرنوشت ساز به دنبال سرنوشت خود هستند...
در لندن، یک دختر به یک پسر خیلی زیاد علاقهمند است. و در یک دنیای موازی، یک پسر وجود دارد که به یک دختر علاقهمند است. این دوداستان عاشقانه نافرجام، بار زیادی از طبقه اجتماعی، طبقهبندی و نابرابری بر دوش دارند و نفسگیر به سوی یکدیگر در حال حرکت هستند...
زن جوانی که بلافاصله پس از ازدواج بیوه می شود، با ناتوانی در غصه خوردن، اقوام عجیب و غریب و کشف شگفت انگیزی در مورد شوهر مرحومش دست و پنجه نرم می کند...