گاسپار، کارآگاهی که در حال پیگیری پرونده قتل عامی با دخالت دولت است، از طریق یک مخبر، به سرنخهایی از ناپدید شدن دوست دوران کودکی خود، کیانا، دست پیدا میکند. این سرنخها او را به وان علی، یک تبهکار قاچاق انسان، متصل میکند.
راهایو پس از اینکه شاهد قطع سر پدرش توسط نینجاها در Banyuwangi &#۰۳۹;۹۸ شده، به نقطهای رسیده که برای تمرکز در نمازش با مداخلات khanzab مواجه میشود...
داستان بحری، جوانی ساکن روستای مکارسری. یک روز بحری متوجه شد که در روستای مکارسری مشکلی پیش آمده است. او همچنین از روی کنجکاوی متوجه شد که واقعاً در روستای محل زندگی او چه می گذرد.
زن جوان وقتی پدرش در کمایی سوال بر انگیز می افتد، در ویلای قدیمی پدرش به جستجوی جواب هایش می پردازد، مکانی که او و خواهر ناتنی اش حقایقی تاریک را پیدا کردند...
در خلال صعود از کوه، رانا گم میشود، اما به شکلی معجزهآسا به خانه بازمیگردد. این بازگشت، باعث درگیری عقیدتی بین باور مادر به زندهبودن رانا و خرافات خاندانِ پدرسالار میشود....
آکیلا پسر گمشدهی خود، باسکارا، را پیدا میکند، اما با یک معضل اخلاقی روبهرو میشود، زیرا او توسط زوج دیگری بزرگ شده است. نبردی سخت از دل و عقل در او شکل میگیرد....