هنگامی که ژاپن در پایان جنگ جهانی دوم تسلیم می شود، سربازی به نام هیرو اونودا به جنگل های فیلیپین عقب نشینی می کند تا خودش جنگ را برای ۱۰۰۰۰ روز دیگر ادامه دهد...
داستان جاودانه اسمرالدا کولی اغواگر و کوزیمودوی کولی شکنجه شده...
یک معلم کمونیست رسوا شده در کی‌یف به یک قاتل زنجیره‌ای بی‌رحم و بی‌احساس تبدیل می‌شود. بر اساس جنایات آندری چیکاتیلو
«فرديناند گريفون» (بلموندو) کارگردان تلويزيوني همراه «ماريان»(کارينا) پرستار بچه هايش، خانه و خانواده اش را ترک مي کند. صبح روز بعد مردي در آپارتمان «ماريان» به قتل مي رسد و «فرديناند» (که «ماريان» اصرار دارد او را «پي يرو» بنامد) مي پذيرد تا دوتايي به ريوي يرا بگريزند...
بعد از اینکه یک شرکت فاسد تلاش می‌کند تا تکنولوژی انقلابی یک دانشمند نابغه را به سلاح تبدیل کند، او برای محافظت از بشریت ناپدید می‌شود. وقتی شرکت یک نیروی ضربت برای یافتن او می‌فرستد، بزرگترین اشتباه خود را مرتکب می‌شوند – آن‌ها مردی را که در تلاش برای دستگیری‌اش هستند، به سلاح تبدیل می‌کنند.
سفير جمهوري ميراندا در امريکماي جنوبي (ري)، هم راه آقا (فرانکور) و خانم «ته ونو» (سيريگ) و خواهر «خانم ته ونو»، «فلورانس» (اوژيه)، براي شام وارد خانه ي «آقاي سنشال»(کاسل)مي شوند.اما از«خانم سنشال» (اودران) مي شنوند که يک روز زودتر رسيده اند...
پرووانس، دهه ي ۱۹۳۰. «اوگولن سوبيران» (اوتوي) به کمک توطئه اي که با عمويش، «سزار» (مونتان) طرح کرده بود، در کسب و کار پرورش گل به موفقيت رسيده است. او دل باخته ي «مانون» (بئار)، دختر «ژان دو فلورت»، (مزرعه داري که طي اين توطئه به خاک سياه نشست و مرد) شده است.
روزى « يوزف ك » ( پركينز )، كارمند بانك، را بازرس پليس ( فوا ) و دو دستيارش ( كرنز و هان ) دستگير مىكنند. او مرتكب جرمى نشده و از اتهامش نيز اطلاعى ندارد...
پدر ماوریس، در کالجی مخصوص کشیشها در رم زندگی می کند. روزی او برای جنگیری شخصی احضار می شود. شیطان در قالب مردی شوخ ظاهر می شود و...