در دنیایی پسا آخرالزمانی، که بیشتر جمعیت زمین تبدیل به جهش یافتگانی دیوانه شده اند، مردی تصمیم می گیرد به ویرانه های یک موزه که در زیر دریا دفن شده است دست پیدا کند.
«كلئوپاترا» ( كلبر )، ملكه ى مصر، با « جوليوس » ( ويليام )، سزار رم، ازدواج میكند. پس از ترور « جوليوس » نيز با « مارك آنتونى » ( ويلكاكسن ) رابطه برقرار میكند و سرانجام به دنبال شكست و مرگ « مارك آنتونى » دست به خودكشى میزند.
فلوریا، پرستاری فداکار، بیوقفه در بخش بیمارستانی با کمبود کادر خدمت میکند. با این حال، امروز شیفت کاری او به یک رقابت پرتنش و فوری با زمان تبدیل میشود.
پرووانس، دهه ي ۱۹۳۰. «اوگولن سوبيران» (اوتوي) به کمک توطئه اي که با عمويش، «سزار» (مونتان) طرح کرده بود، در کسب و کار پرورش گل به موفقيت رسيده است. او دل باخته ي «مانون» (بئار)، دختر «ژان دو فلورت»، (مزرعه داري که طي اين توطئه به خاک سياه نشست و مرد) شده است.
ماریا اندرز که در اوج فعالیت حرفهای اش قرار دارد ازش خواسته میشود نقشی را که ۲۰ سال پیش از او یک چهره ی معروف و مشهور ساخته بود را دوباره ایفا کند...
خیاطی پس از به سرقت بردن کیفی از دل یک معامله نافرجام مواد مخدر، ناخواسته خود را در مخمصهای گرفتار میکند. در این بازی فزاینده موش و گربه، هر یک از تصمیمهای او سرنوشتی کاملاً متفاوت را برایش رقم میزند.
یک دختر جوان با توانایی خارق العاده اش که میتواند با حشرات ارتباط برقرار کند به یک مدرسه ی سوئیسی می رود جایی که در آن محل قتل های عجیبی رخ می دهد و او می تواند با توانی غیرعادی اش در حل ماجرا کمک کند