استلا برای مراقبت از مادرش به زادگاهش برمیگردد. او که هنوز از ناپدید شدن پدرش رنج میبرد، ناگهان با او از طریق یک رادیو قدیمی تماس میگیرد. حالا استلا باید با استفاده از یک دستگاه خاص، در زمان سفر کند تا پدرش را به خانه بازگرداند.
"گیل" یک مرد مجرد سی و چند ساله که بعد از رد شدن تقاضای ازدواجش توسط نامزدش به دلیل کوچک بودن عضو مردانه سرخورده میشود، همراه با گروهی از دوستانش برای تعطیلات به تایلند میرود. در آنجا، با اشتباه گرفته شدنِ گیل به جای یک پورن استار که عضو مردانه بزرگی دارد ، او ...
توی در یک حلقه زمانی گیر کرده و شب سال نو را بارها و بارها تجربه میکند. او وی را ملاقات میکند که او هم در همین حلقه گیر افتاده است. آنها تصمیم میگیرند به دنبال «لحظات کامل» بگردند و یاد بگیرند که از شادیهای کوچک زندگی لذت ببرند و هر روز را قدر بدانند.
یک امدادگر فداکار، در جریان انجام وظیفه، ناخواسته خود را درگیر ماجرایی پیچیده مییابد. او باید دختر نوجوان یک فرد بسیار ثروتمند را که ربوده شده است، نجات دهد. گروههای رقیب به دنبال این دختر هستند و در هر لحظه، خطرهای جدیدی آنها را تهدید میکند.