
نمایشنامهٔ صحنهای مشهور هنریک ایبسن که در سال ۱۸۹۱ نوشته شده، اکنون به شیوهای پرشور و باشکوه (حماسی و احساسی) بازتولید شده است.هددا گابلر که میان حسرت گذشته و خفگی حال گرفتار است، در طول یک شب پُرتنش، تمایلات سرکوبشده را آزاد کرده و خود و اطرافیانش را وارد گردابی از دسیسهچینی و خیانت میکند.

در سفری تفریحی به پارک ملی یوسِمیتی، دو خواهر به نام کاترینا و جنیفر با مردی خوشتیپ به نام ریک آشنا میشوند. کاترینا که شیفته ریک شده، او را همسر ایدهآل خود میداند. اما زمانی که کاترینا در دل طبیعت وحشی یوسِمیتی ناپدید میشود، جنیفر به آدمربایی مشکوک شده و برای نجات خواهرش به دل خطر میزند.

سه نفر به نامهای نیک، نامزدش هیلی و بهترین دوستش جونا عازم سفری در داخل خاک آمریکا میشوند تا هیلی را به خانه جدیدش در کالیفرنیا برسانند. در طول اقامت شبانه شان در یک مسافرخانه، با نومَد یک هکر اسرارآمیز برخورد میکنند که آنها را وا میدارد تا او را از کاری که میخواهد انجام دهد، منصرف کنند. آنها که نمیتوانند از پس این چالش برآیند، به دنبال او به یک خانه ویرانه مرموز در وسط ناکجاآباد میروند...





