ویلی وانکای جوان و فقیر، که رویای افتتاح یک مغازه شکلات فروشی در شهری معروف به شکلات را در سر دارد ، متوجه می شود که صنعت شکلات توسط یک گروه از شکلات سازان حریص کنترل می شود...
قدرتهای کارول دنورز، کاپیتان مارول، با قدرتهای کامالا خان و مونیکا رمبو گره میخورد. این اتفاق آنها را مجبور میکند تا برای نجات جهان با هم متحد شوند...
یک سارق حرفهای و دوست پسر سابقش برای سرقت ۱۰۰ میلیون دلار طلای آبشده که در یک هواپیمای مسافربری ۷۷۷ در حال حمل است، نقشه میریزند و با هم همکاری میکنند.