

مانند. (Ad Stella) ۱۲۲— عصری که انبوهی از شرکت ها وارد فضا شده اند و یک سیستم اقتصادی عظیم را ساخته اند. یک دختر تنها از سیاره دور افتاده عطارد به مدرسه فناوری Asticassia، که توسط گروه Beneritt اداره می شود، منتقل می شود که بر صنعت لباس های موبایل مسلط است. نام او Suletta Mercury است. این دختر با نور قرمزی که در قلب پاکش می سوزد، قدم به قدم در دنیایی جدید قدم می زند.


جمهوری سن مگنولیا. برای مدت زیادی، این کشور توسط همسایه اش، پادشاهی گیادیان، محاصره شده بوده که پهبادهای بی سرنشینی به اسم لژیون رو ساخته. پس از تحقیقات دردناک، جمهوری بالاخره موفق میشه که پهبادهای خودش رو بسازه که این جنگ یک طرفه رو لااقل بدون تلفات کنه - البته این چیزیه که دولت ادعا میکنه. در واقع، هیچ جنگ بدون خونریزی ای وجود نداره. پشت دیوارهای محکم که از ۸۵ منطقه جمهوری محافظه میکنن، "بی وجودات" منطقه ۸۶ وجود داره.


آنها در رویایی به سر میبرند! رویای روزی که در آسمان بزرگ پر میگشایند. در آیندهای دور وقتیکه خشکیها ازبین رفتهاند، آدمی در شهر متحرکی به نام "پِلَنتِیشن" سکنا گزیده و خلبان(پایلوت)هایی در قسمتی از آن به نام "میستیلتین" یا "قفس پرنده" بوجود آوردهاند. بچههایی که در این قفس گیر افتادهاند، هیچگاه رنگ آسمان نمیبینند و مجبور هستند برای ارتقای خود مبارزاتی بوسیلهی رباتهایی جنگی به نام FranXX با موجوداتی عجیب به نام "کیوریو" (دایناسور) انجام دهند. این مبارزهها ضامن حیات این بچهها خواهد بود. پسرک قصهی ما "هیرو" که با لقب "کد۰۱۶" شناخته میشود دارای مشکلاتی هست که موجب نادیده گرفته شدن او میشود، به همین خاطر وجودش غیرضروری شمرده میشود. چرا که عدم توانایی در راندن "فرانکس" مساوی با از دست دادن موجودیت است. اما دست روزگار دخترکی مرموز به نام "زیرو تو" (۰۲) را که دو شاخ بر سر دارد را در سر راه او قرار میدهد.








