
فرانسوا (دانیل اوتویل)، یک دلال عتیقه پاریسی، زمان و تمایل کمی برای روابط شخصی دارد. هنگامی که شریک تجاری او (ژولی گایت) او را به چالش می کشد تا ثابت کند که دوستی دارد، فرانسوای بی رفیق سعی می کند یکی را پیدا کند. وقتی تلاشهای رقتانگیز او با شکست مواجه میشود، یک راننده تاکسی (دنی بون) را استخدام میکند تا به او بیاموزد چگونه یک دوست واقعی بسازد و نگه دارد...

«گره گو آر پونسه لودون» (برلینگ)، آب شناس جوان، منطقه ی روستایی اش «لادومب» را ترک می کند تا پروژه ی پیشنهادی خود در زمینه ی خشک کردن باتلاق های منطقه را تقدیم حضور مقامات درباری کند. اما متقاضی ورود به دربار، در فرایندی که طی می کند باید مواظب باشد چهره ی مسخره ای از خود عرضه نکند – چرا که همین مقوله می تواند به زندگی حرفه ای متقاضی پایان دهد و حتی گاه، به بهای از دست دادن زندگی اش تمام شود…

شهري در دنياي آينده اي تاريک و آشفته. قصابي (دريفوس) با کشتن شاگردانش و فروش گوشت آنان به مشتريان تأمين معاش مي کند. «لوييزون» (پينون)، دلقک بي کار که تازه استخدام شده، قرار است قرباني جديد او باشد. اما «ژولي» (دونياک)، دختر قصاب به «لوييزون» دل مي بندد و او را از خطر آگاه مي کند...