
کری یک دختر بنیادگرای مذهبی است، اما مادرش یک زن همجنسگرا است که می خواهد با زنی دیگر ازدواج کند که یک دختر دارد. کری مجبور می شود به خانه جدیدشان برود و با آدم هایی که قبولشان ندارد زندگی کند. پس از ۲ روز سپری کردن در خانه، والدینش به سفری تجاری می روند و کری مجبور است در خانه بماند و از خواهر ناتنی اش مراقبت کند...


یک خانواده معمولی برای شروعی دوباره و نو به خانه ای جدید میروند اما در این خانه اوضاع آنچنان که به نظر میرسد خوب و نرمال نخواهد بود. رازهای سر به مهر زیادی در این خانه وجود دارند. صاحبان پیشین آن بر اثر قتل و خودکشی از دنیا رفته اند. این خانه به آن زیبایی که به نظر میرسد نیست…راز چیست؟ مشکل کجاست؟ چرا صاحبان جدید پس از دیدن موارد مشکوک از خانه نمیروند و در آن میمانند؟ این خانه چه رازی را در خود پنهان کرده؟ سرنوشت این خانواده و اطرافیان آنها همگی به خانه گره خورده اس…