

در دنیا دو هدبند وجود دارد ( شماره ۱ و شماره ۲). صاحب هدبند شماره ۱ مقام خدای گانگسترها را دارد و کسی به غیر از صاحب هدبند شماره ۲ نمی تواند با او مبارزه کند. صاحب هدبند شماره ۲ در پی کشتن صاحب هدبند شماره ۱ می باشد و هر انسانی می تواند با صاحب هدبند شماره ۲ مبارزه کند. افرو از کوچکی در پی گرفتن انتقام از مردی است که با کشتن پدرش هدبند شماره ۱ را از او گرفته و در این راه با افراد زیادی مبارزه می کند...

پس از حمله ای ناموفق به دهکده ای خالی از سکنه، فرمانده جنگجویان وایکینگ جمله مشاور خود کریپتوگراف (رمزگشا) را مبنی بر این که "ترس به روستایی ها بال می دهد" را غلط فهمیده و چنین می پندارد که روستایی ها بال دارند و قادر به پرواز هستند. او تصمیم می گیرد تا قهرمان ترس در کشور گل ها را اسیر گرفته و از وی رموز پرواز را آموخته و جنگجویانی شکست ناپذیر شوند و...


"بن"، پسر ده ساله بازیگوش به فصل تعطیلات رسیده. او تمام سال را برای این تعطیلات برنامه چیده بود که با پدر بزرگش خوش بگذراند. اما بعد از این که سوار ماشین پدر بزرگش می شود دختر عموی خود را نیز که هم سن اوست و برای تعطیلات با پدر بزرگ آمده است را می بیند. بن که تمام نقشه هایش را برای تعطیلات نقش بر آب می دید، شروع به بحث می کند. خلاصه "بن" و بقیه وارد جنگل می شوند. اما بن از بقیه جدا شده و به سمت داخل جنگل می رود. ناگهان شهاب سنگی به سوی او می آید و به زمین بر خورد می کند. "بن" با تعجب به سمت آن شهاب سنگ می رود و می بیند که آن شهاب که بیشتر به یک توپ فلزی شبیه بود باز شده و ساعت مچی ای درون آن می باشد. او با تعجب دستش را به سمت ساعت دراز می کند که...