
"ری" تبهکاری خرده پا قصد دارد به همراه شرکای تبهکار خود یک پیتزافروشی افتتاح کرده و از طریق آن به بانک محل دستبرد بزنند.اما از آنجایی که همسر او پیتزا پز خوبی نبوده اما شیرینیهای عالی می پزد آنها اقدام بفروش آنها می کنند.اما وقتی آنها در حفر تونل به موفقیت دست پیدا نمی کنند،شغل شیرینی فروشی آنها پر درآمد می شود و...

«ديويد شاين» (کيوساک) مي خواهد نمايش نامه اي را روي صحنه ببرد، ولي سرمايه ي لازم را ندارد و مجبور است به سردسته ي يک باند تبهکار متوسل شود که مي خواهد محبوبه ي سبک مغزش، «آليونيل» (تيلي) را روي صحنه ببيند. «چيچ» (پالمينتري)، محافظ «آليو» هم بايد در تمام مدت تمرين هم راه «ديويد» باشد و «ديويد» آرام آرام پيشنهادهاي سازنده اي درباره ي نمايش نامه از «چيچ» دريافت مي کند...

دهه ۱۸۷۰ در نیویورک وکیلی بنام «نیولند آرچر» ( دنیل دی لوییس ) با دختری بنام «می ولاند» ( وینونا رایدر ) از خانواده مینگوت نامزد می شود. آرچر می خواهد عروسی هر چه سریعتر برگزار شود، اما از طرف دیگر هر روز بیشتر مجذوب دختر عمه نامزدش، «الن اولنسکا» (میشل فایفر) می شود...

«زليگ» (آلن) چهره ي جنجال برانگيز دوره ي بحران اقتصادي آمريکاست که قابليتش براي همسان شدن با هر کسي که در جوارش قرار مي گيرد، دنيا را مبهوت مي کند. قابليتي که ناشي از ميل او به پذيرفته شدن در جامعه است، ميل به حل شدن در ميان جمع، ميلي که باعث مي شود او مثل آفتاب پرست تغيير ظاهر دهد...