
سریال در محور دو تا از قربانی های یک قاتل سریالی اتفاق می افته . دو تا افسر پلیس هستن که زندگی خوبی دارن و به یکباره یه قاتل پیدا میشه که شروع میکنه به کشتن آشناهای این دو افسر و حالا معلوم نیست چرا قربانی هاش رو به این روش انتخاب میکنه و این دو پلیس برای گیر انداختن این قاتل سعی میکنن و میخوان پیداش کنن اما به نظر این پرونده خیلی سخته چون شخصی شده و با هر حرکت این قاتل افراد دور و بر این دو کارگاه زندگیشون به پایان میرسه …


نام سهو یه مرد مجرده خواسته که ازدواج نکنه و خونه داره و وام هنگفتی برداشته حالا تا خرخره تو قرضه. یون جی هو یه زن مجرده خونه نداره و کاراییکه میکنه بقیه بهش غبطه میخورن به خاطر دست تنگیش هنوز ازدواج نکرده . یون جیهو تو خونه نام سیهو زندگی میکنه . حالا اونا همخونه شدن ، از حالا به بعد چه اتفاقات قراره بیوفته …

در یک روز سرد زمستانی یک زن و مرد غریبه به نام های سانگ مین و کی هونگ، فرزندان استثنایی ـشان را برای اردو رفتن تا مدرسه همراهی میکنند. ولی راه برگشت به شهر بر اثر برف و بوران ایجاد شده مسدود شده است، آنها مجبور میشوند شب را باهم بگذرانند. صبح روز بعد بدون اینکه اسم یکدیگر را بدانند از هم خداحافطی میکنند. چندین ماه بعد وقتی اتفاقی با هم رو به رو میشوند در می یابند که احساسی مشترک میانشان بوجود آمده، در حالی که هر دو نفر متاهل هستند...