

۷ سال از ممنوعیت ازدواج می گذرد! مردان و زنان جوان چوسون از ازدواج ممنوع! زمانی که ولیعهد درگذشت، قانونی که ازدواج را ممنوع می کرد، اعلام شد. و الان ۷ سال گذشته! مردم به این دلیل احساس شدیدی از خشم پیدا می کنند. چه کسی به پادشاه کمک می کند تا بر شاهزاده خانم غلبه کند و دوباره عاشق شود، به قانون منع ازدواج پایان دهد و مردم را از بدبختی نجات دهد؟


پارک جو هیونگ (Song Joong-Ki) در هشت سالگی به فرزند خواندگی گرفته شده و همراه خانواده اش به ایتالیا می رود جایی که نامش به وینچنزو کازانو تغییر پیدا کرده و به عنوان یک وکیل و مشاور مافیا فعالیت میکند اما به دلیل به وجود آمدن جنگ میان گروه های مافیایی مجبور می شود به کره جنوبی فرار کند. در آنجا عاشق هونگ چا یونگ (Jun Yeo-Bin) می شود کسی که یک وکیل سخت کوش است و برای برنده شدن در پرونده هایش دست به هرکاری میزند …


هوانگ شی موک در بچگی جراحی مغزی داشته است، که باعث شده احساسات خودش را از دست بدهد. اکنون به عنوان دادستان کار میکند.او تنها به چیزهای معقول باور دارد، ولی سرد و تنها است. او همچنین یکی از تنها دادستانهایی است که درگیر فساد نشده است، یک روز جسدی جلوی وی پیدا میشود. او با ستوان پلیس، هان یو جین در صحنه جرم ملاقات میکند. آنها با یکدیگر کار میکنند تا فساد را در اداره دادستانی از بین ببرند و یک پرونده قتل زنجیرهای را حل کنند.

در میان آشوب کشور و ترس از زندگی خود، شاه ستمگر "جانهی" به مشاور مورد اعتماد خود "هئو کیون" دستور می دهد بدلی برای او پیدا کند. او "هاسئون"، مردی روستایی که شباهتی کامل به پادشاه دارد را پیدا می کند. وقتی پادشاه پس از مصرف سمی اسرارآمیز زمین گیر می شود، "هاسئون" تبدیل به پادشاه کشور می شود و...