
جنی یک روزنامه نگار مشتاق حوزه موسیقی است که به تازگی در شغل رویایی خود پذیرفته شده و قرار است به سانفرانسیسکو نقل مکان کند. این در حالی است که نامزد جنی از این وضعیت چندان خوشحال نیست و تصمیم گرفته که رابطه اش با جنی را تمام کند. جنی برای التیام قلب شکسته اش، دو تن از بهترین دوستانش به نام های ارین و بلیر را دور هم جمع می کند تا برای آخرین بار یک ماجراجویی هیجان انگیز را در نیویورک به انجام برسانند. این فیلم یک داستان صمیمانه و خنده دار از روابط و عشق را به تصویر می کشد. همچنین به ما نشان می دهد که رها کردن دهه ۲۰ سالگی عمر و وارد شدن به دوران بزرگسالی چگونه است…

داستان فیلم درباره شخصیتی به نام کمیل می باشد که پس از آشنایی با دختری به نام امیلی به او دل می بندد و این دو عاشق یکدیگر می شوند. اما مشکل بزرگی که در این میان مطرح است اختلاف فرهنگی بزرگ این دو و خانواده هایشان می باشد. خانواده کمیل مسلمان هستند و در ارتباط با عروس آیندهشان بسیار سخت گیر و در طرف مقابل نیز پدر و مادر امیلی چندان علاقه ای به کمیل ندارند...


داستان سریال که راوی ماجراهایی پس از فیلمی با همین نام می باشد (Limitless ۲۰۱۱)، حول شخصیت فردی به نام Brian Finch که با این دارو جذاب اما بسیار پردردسر که باعث شده تمام چیزهایی که تاکنون خوانده، نوشته یا تجربه کرده است را به یاد آورد متمرکز شده که بروز مجموعه حوادثی او را به همکاری با FBI و افسری به نام Rebecca Harris برای حل پرونده های پیچیده این سازمان می کشاند. اما این همه ماجر انیست و افراد دیگری نیز به دلایل متفاوت در صدد استفاده از نیروهای حاصل از این دارو می باشند...