

داستان سریال تلویزیونی «بوفی خونآشام قاتل» سرگذشت «بوفی سامرز» (Buffy Summers) یک زن جوان و آخرین بازمانده از نسل خونآشامهایی است که به «خونآشامهای قاتل» یا به اختصار «قاتل» مشهورند. در داستان، «قاتلین» برای نبرد با «خونآشامها»، «دیوها» و دیگر نیروهای تاریکی فراخوانده میشوند. همانند قاتلین پیشین، «بوفی» از سوی یک «ناظر» (Watcher) پشتیبانی میشود. «ناظر»، بوفی را راهنمایی میکند، به او آموزشهای لازم را فرا میدهد و او را برای مقابله با دشمنانش آماده میکند. «بوفی» بر خلاف اجداد پیشین خود را در احاطه حلقهای از دوستان وفادار که با عنوان «دسته اسکوبی» (Scooby Gang) شناخته میشوند، میبیند...

در مرکز پژوهش براي يافتن حيات در خارج از زمين، «دکتر فيچ» (کينگزلي) ناگزير است موجودي را که به طور مخفف «سيل» مي نامد نابود کند، اما «سيل» مي گريزد. جست و جوي «فيچ» براي يافتن او بي نتيجه مي ماند. تا اين که «سيل» که شبيه دختري چهارده ساله است بر اثر تکثير، تبديل به دختري بيست ساله مي شود...

دیچ مربی چتر بازی است. یک روز یک زن نزد او می رود تا تحت آموزش قرار گیرد . روز آموزش با هواپیما به آسمان می روند تا بپرند . ولی موقعی که دیچ برای هماهنگ کردن نزد خلبان می رود و باز می گردد متوجه می شود که کریس به پایین پرتاب شده است دیچ برای نجات وی خود را به پایین پرتاب می کند ولی قادر به نجات او نمی شود...


سریال تلوزیونی The X-Files ماجراهایی از ماموران FBI را دنبال میکند که اتفاقات ماوراالطبیعه و حل نشده را رسیدگی میکنند. ماموران ویژه ی اف بی آی ، Mulder, Scully, Doggett and Reyes تلاش میکنند تا نیروهایی که در حکومت ایالات متحده ی امریکا سعی بر نقض حقوق مردم دارند و موجودات خارجی و ... که حمله میکنند و رمز و رازهایی دیگر را کشف کنند...