
توبچگی با دنیای جنایتکار خودش غریبه نیست.. هرکی تو این دنیا باشه برای مخالفت با بی عدالتی قسم میخوره.. با بزرگ شدن و ثروتمند شدن، خودش منبع این بی عدالتی میشه.. از دوست داشتن دوری نمیکنه… دوست داشته شدن رو هم خیلی دوست داره… دوست داره تو چشم همه زنای زندگیش باشه:مامانش،همسرش،دخترش و دوست دخترش… خانوادشو خیلی عزیز میشمره… برای اونا مثل یه پدر فداکاره… یه دوست وفادار… یه برادر… یه رئیس عادل و بخشنده.. ولی برای زنده موندن مجادله میکنه،چون دولت برا رسیدن به خواسته های خود این آدمو مخالف خود میبینه

موضوع فیلم در مورد قتل های پی در پی در شهر استانبول است. پس از تحقیقات مشخص میشود این قتلها به صورت سری و برنامه ریزی شده اتفاق می افتد. همه ی قربانی ها روزی به جرم تجاوز زندانی شده بودند که پس از مدتی با خوردن عفو از زندان آزاد شدند. در این هیاهو به خواهر ۱۲ ساله انصار که خدمت سربازی بود تجاوز میشود و پس از مدتی انصار ناپدید میشود. در این حال همه به انصار شک می کنند و دو تا از پلیس های ماهر شهر یعنی عباس و جلال برای متوقف کردن این قتلها دست به کار می شوند در حالی که همه ی سر نخ ها به طرف …..