در اکتبر سال ۱۹۹۱، یک رویداد غیرقابل توصیف شهری کوچک در کبک را به لرزه در می آورد، خانواده ای که سعی می کنند راز تاریک خود را پنهان کنند. سی سال بعد این اسرار دوباره ظاهر می شوند و خانواده را به دنبال آشتی غیرقابل توقف می فرستند.
یک مرد جوان (خاویر دولان) برای مراسم تشییع جنازه معشوق خود به مزرعه ای منزوی سفر می کند ، جایی که به سرعت توسط برادر پرخاشگر معشوقه اش (پیر-ایو کاردینال) وارد یک بازی پیچیده می شود...
"دنیل کلمبو" بازیگری مشتاق است که توسط کشیش کلایسهای مونترال استخدام می شود تا نمایش مذهبی سالانه شهر را به روی صحنه ببرد.او گروهی از بازیگران جوان را استخدام کرده و خود را وقف آنها می کند و...