ژاژا کوردا، بازرگان ثروتمند، تنها دخترش را که یک راهبه است، به عنوان تنها وارث املاکش تعیین میکند. کوردا که در آستانه آغاز سرمایه‌گذاری جدیدی است، به همراه دخترش به زودی هدف دسیسه‌چینی سرمایه‌داران جاه‌طلب، تروریست‌های خارجی و آدم‌کش‌های مصمم قرار می‌گیرند.
"آلن کارلسون" مامور دو جانبه، که در این قسمت ۱۰۱ ساله شده به نقاط مختلف اروپا سفر میکند تا دستور ساخت یک نوشبدنی روسیه ای را به دست آورد، اما او تنها کسی نیست که به دنبال این دستور ساخت می باشد...
در سال ۱۹۳۰ که دولتی فاشیست در حال قدرت گرفتن است و شعله جنگ در حال روشن شدن، هتل بزرگ "بوداپست" به واسطه تلاش فراوان مهماندار و شاگردش به یکی از برترین تفریحگاه‌های اروپا تبدیل شده است. یکی از مشتریان همیشگی هتل می‌میرد و یک نقاشی ارزشمند به مهماندار می رسد، با این اتفاق همه چیز تغییر میکند...
در زمان اولین شیوع طاعون خیارکی در انگلستان، یک راهب جوان وظیفه دارد به حقیقت در مورد حرف‌های مردمی که دوباره به زندگی بازگشته‌اند، پی ببرد.
"فرد" به منظور گرفتن توپ بسکتبال از تیم مورد علاقه دوست دختر پسر لوس اش، بعنوان یک فرد معلول ویلچر سوار وارد جایگاه می شود. اما او تنها توپ را به دست می آورد، بلکه توجه فیلمسازی بنام "دنیس" را هم به خود جلب می کند...