جنگ جهاني دوم، سال ۱۹۴۴. «سرگرد رايسمن» (ماروين)، افسر امريکايي مستقر در انگلستان، مأموريت مي گيرد که با استفاده از دوازده سرباز محکوم (به دليل قتل، تجاوز يا دزدي)، قصري در فرانسه ي اشغال شده (محل گرد آمدن تعدادي از امراي ارتش آلمان) را منفجر کند.
یک استاد انگلیسی که مجبور به استعفا از یک مدرسه عمومی شده است باید با شکست مطلق خود به عنوان یک معلم، یک همسر و یک مرد روبرو شود...
مخترعى ( گينس ) كه در مقام دستيار آزمايشگاه يك كارخانه نساجى كار مىكند ، پارچه اى اختراع مى كند كه هرگز فرسوده و كثيف نمى شود . پس از مخالفت هاى اوليه ، يك كارخانه دار و دخترش ( پاركر و گرينوود ) از او حمايت مى كنند ...
دختری آمریکایی به همراه سربازی بریتانیایی وارد شهری کوچک می شوند.شهر گرفتار مردان اسرارآمیزی است که موهای دخترانی که به سربازان پس از تاریکی هوا قرار می گذارند چسب می زنند و...
چند راهبه سعى دارند سرپرستى مدرسه و بيمارستانى را در هيمالايا به عهده بگيرند . « خواهر كلوداگ » ( كار ) و « خواهر روت » ( بايرون ) سركردهى آنان هستند و « آقاى دين » (فارا ) ، مأمور بدخواه انگليسى ، مخالف و مايهى ترس و نگرانى آنان است...
معلمی سالخورده و مدیر اسبق مدرسه ای شبانه روزی،زندگی حرفه ای و شخصی خود را طی چند دهه مرور می کند...