مرکزیت سریال بر روی دختر جوان و زیبایی به نام کریستین بنا شده است. کریستین دانشجوی سال دوم وکالت، به عنوان کارآموز در یک شرکت معتبر مشغول به کار است. کریستن تمام تلاش و تمرکزش را بکار گرفته تا بتواند لیاقت و شایستگی خود را اثبات کند تا به جایگاهی قابل قبول در شرکت دست یابد، اما آشنایی کریستین به واسطه یکی از همکلاسی هایش با روشی از کسب درآمد، او را وارد دنیای پرهیجان آن کار می کند. روش کار به اینصورت می باشد که دختران جوان در ازای دریافت مبالغ هنگفتی وارد رابطه عاطفی و جنسی با مردان و مشتریانشان میشوند...
داستان در مورد سه مرد است که از سه جهان متفاوت...
شش نفر از اعضای یک سفیه ی فضایی بدون سرپرست، در دورترین نقطه ی فضا بیدار می شوند. حافظه ی آنها به طور کلی پاک شده است و هیچ خاطره ای از اینکه کی هستند و چطوری وارد سفینه شده اند، ندارند...
جک که فردی جاودانه می باشد، دارای گذشته‌ی ترسناک و مخوفی است که باعث شده فردی انزواطلب شود و برای حفاظت از خود و دیگران از جامعه ی اطرافش دور باشد...
محوریت داستان بر روی جوانی به نام James Cole است که توانایی رفتن به آینده را دارد. او متوجه می شود در آینده ای نزدیک بیماری یا ویروس ناشناخته ای برای انسان ها مشکلاتی درست می کند. به طوری که بسیاری از آنها از بین می روند و فقط تعداد کمی از نسل انسان ها باقی می مانند. او با برگشت به زمان حال سعی می کند از این اتفاق جلو گیری کند و نسل انسان ها را به هر شرایطی شده حفظ کند اما در این راه با مشکلات فراوانی رو به رو می شود...
داستان در مورد خانواده ای است که بعد از اینکه قربانی یک کلاهبرداری بزرگ می شوند، خیلی زود تمام ثروت خود را از دست می دهند و اکنون باید زندگی فقیرانه را تجربه کنند...
زمانی که موجودات فضایی به زمین حمله می کنند انسانها رباط های غول پیکری تولید می کنند و سوار بر آن به جنگ با موجودات فضایی می روند و...
در کنار کارخانه ی فولاد شهر پنسيلوانيا ، جسد تكه پاره ي يك دختر نوجوان پيدا شد وقتی آنها بدنبال شكار هيولايي كه اينكارو كرده، بودن ، شايعات زيادی بر سر زبان ها افتاد اما بيشتر اهالی به خانواده ي ثروتمند كولي قبيله ي "گادفري" كه به تازگي به اونجا اومده بودن مشکوک شدن، در دنياي پيچيده ي بیشه ی شوکران ، هركسي يك راز تاريك رو مخفي ميكنه...
سریال Orphan Black روایتگر داستان سارا، دختری یتیم و خیابانی است. بعد از اینکه سارا شاهد خودکشی یک زن بوده، هویت او را برای خود بر می دارد. او دقیقا شبیه سارا است. سارا که انتظار داشت با خالی کردن تمام پس انداز های آن زن تمام مشکلاتش را حل کند، وارد یک ماجرای پیچیده ای می شود که همزمان است با فهمیدن این حقیقت گیج کننده: او و زن مرده کلون هستند. همانطور که سارا به جست و جو حقیقت ماجرا می گردد، می فهمد که افراد زیادی مانند او وجود دارند. بدون اینکه بداند چه کسی کلون ها را به وجود آورده، باید به دنبال دلیل این کار بگردد زیرا یک قاتل دارد تک تک این افراد را می کشد…