یک استودیوی فیلم‌سازی هالیوودی را دنبال می‌کند که در تلاش برای زنده ماندن در دنیایی است که در آن زندگی مشترک هنر و تجارت دشوارتر می‌شود.
ادوارد که پس از عمل جراحی چهره جدیدی پیدا کرده، به بازیگری که نقش او را در گذشته بازی می‌کند، علاقه‌ی شدیدی نشان می‌دهد.
بروکلين، دهه ي ۱۹۸۰. «والت» شانزده ساله (آيزنبرگ) و «فرانک» دوازده ساله (کلاين) باخبر مي شوند که پدر و مادر روشنفکرشان، «برنارد» (دانيلز) و «جون» (ليني) خيال جدا شدن از يک ديگر را دارند. حالا «والت» و «فرانک» بايد موضع خود را در قبال اين تغيير در زندگي خانوادگي روشن کنند...
«جرج» (کلاين) آرشيتکتي است که در خانه اي محقر، کنار دريا و بين همسايگاني با خانه هايي گران قيمت زندگي مي کند. همه چيز بر وفق مراد «جرج» پيش مي رود تا اين که يک روز او را از کار بيست ساله ي آرشيتکتي اش اخراج مي کنند و کمي بعد هم خبردار مي شود فقط يک سال فرصت زندگي دارد...
وقتی یک هدیه غیرمنتظره اعترافات دردناک و رازهای پنهان گذشته را آشکار می کند، یک مهمانی برای جشن سالگرد ازدواج یک زوج به سرعت به جای دیگری کشیده می شود ...