
پس از مرگ غمانگیز مادرشان بر اثر اوردوز، دو خواهر جوان برای جلوگیری از جدایی توسط سیستم بهزیستی، تصمیم میگیرند تا مرگ مادر را پنهان کنند و جسد او را مخفی نگه دارند. اما با نزدیک شدن به کشف رازشان، آنها با یک چالش بزرگ روبرو میشوند: تا چه حد حاضرند برای محافظت از این راز پیش بروند؟


سواحل فلوریدا، خانواده Rayburn چند دهه است که صاحب یکی از هتل های فلوریدا هستند و با قدرت و نفوذی که دارند به عنوان یکی از ارکان این جزیره فرمانروایی میکنند. زمانی که پسر ناخلف وسرکش خانواده که با بدهیها و رسوایی هایی که به بار آورده و باعث بدنامی خانواده اش شده در ۴۵ امین سالگرد تاسیس هتل والدینش به خانه باز میگردد، برداران و خواهرانش را تهدید به افشاگری میکند. به زودي اعضاي خانواده متوجه ميشوند که مجبورند با عمیق ترين اسرار و زخم هاي پنهان خود روبرو شوند. در همین حین جسد چند دختر مرده در آب پیدا میشود و...

ملیسا با همسر معلولش ریچ، که هنگام کار دچار حادثه و برای همیشه ویلچرنشین شده، زندگی می کند. آن ها زندگی سختی را می گذرانند. ملیسا در سوپرمارکتی کار می کند که صاحبش مرد هوس باز و بی رحمی ست و در حالیکه می داند ملیسا حامله است اما او را برای شیفت شبِ فروشگاه در نظر می گیرد. از سویی دیگر، جاستین، معشوقه ی قبلی ملیسا هم گهگاه مزاحم او می شود و این اتفاقات، زندگی را برای ملیسا سخت و سخت تر می کند...