
داستان فیلم آینده ای نه چندان دور را روایت می کند. آینده ای تاریک که در آن آب به مهمترین منبع در زمین تبدیل شده و به ندرت یافت می شود. همه جای جهان را بیابان فرا گرفته است و هرکسی حاضر است به خاطر جرعه ای آب دیگری را به قتل برساند. شخصیت اصلی بازی یعنی "ارنست هولم" به همراه کودکان خود "جرم" و "مری" در این دنیای وحشی در مزرعه ای زندگی میکند و وظیفه دارد ضمن تامین آب خانواده ی خود از آنها محافظت کند...

کودکی که از یک سیاره بیگانه در حال نابودی به زمین فرستاده شده است، توسط والدین جدید زمینی اش بزرگ می شود. گرچه زندگی معمولی بعنوان یک خبرنگار دارد، اما زمانی می رسد که مجبور می شود از قدرت های خارق العاده ای که نسبت به انسان ها دارد، برای مقابله با افراد شرور استفاده کند...

این فیلم داستان واقعی سام چیلدرز ( با بازی جرارد باتلر ) موعظه گر است. او یک خلافکار و فردی خشن بود اما بعد از آنکه از لحاظ شخصیتی متحول شد، تصمیم گرفت تا شجاعت و روحیه خشن اش را در راه نجات کودکان بی سرپرست سودانی که به اجبار به دنیای جنگ آورده و تعلیمات نظامی می دیدند اختصاص دهد. او در این راه با مزدوران بسیاری یک تنه مقابله کرد و...

رویاها و توهمات نگران کننده ای به سراغ «کورتیس»، پدر خانواده، آمده است. او که به شدت تحت تاثیر این رویاها قرار گرفته و معتقد است آخر الزمان در حال فرا رسیدن می باشد، در حیاط پشتی خانه اش شروع به ساختن یک پناهگاه در دل زمین می کند، تا خانواده اش را در برابر طوفان محافظت کند. این کار باعث شده خانواده اش از هم بپاشد و اطرافیانش به سلامت عقل او شک کنند، اما او قصد دارد برای محافظت از خانواده اش این پناهگاه را بسازد...