

کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه ...

“بن” راندل بهترین امدادگر گروه گارد ساحلی طی عملیاتی همکاران گروه و بهترین دوستش را از دست میدهد از این رو برای مدتی به مدرسه آموزشی امدادگران میرود.در این بین همیشه کابوس شب از دست دادن دوستش برای او میماند.همسر بن نیز به خاطر بی توجهی بن او را ترک میکند و میرود.بن تمام نیروی خود را برای آموزش گروه صرف میکند و در این میان یکی از شاگردان او جیک که از قهرمانان شنا هست شروع به شکستن رکوردهای بن میکند بن سعی میکند به لایههای زیرین زندگی جیک وارد شود و…