داستان یک روزنامه نگار مشهور که در حال عادت به شرایط حرفه شغلی و زندگی شخصی خود پس از یک سانحه ی رانندگی عجیب و غریب که زندگی اش را تغییر داده، می باشد...
"هیوبرت ژاکین" پیرمردی می باشد که بتازگی همسرش را از دست داده است. تحمل زندگی جدید بدون همسرش برای او بسیار دشوار است، بنابراین او بیشتر وقت خود را در آپارتمان بزرگش جلوی تلویزیون با ناراحتی سپری میکند. تا اینکه یک روز پس از یک سوءتفاهم، زندگی اش دگرگون می شود...
ادیتور سی و هشت ساله بلندپرواز مجله ریبل الیس در حال بازگشت از برزیل به پاریس است که فلش مموری خود را در هواپیما گم می کند، هرچند یک دانشجوی معماری ،بالتازا ایپفل، آن را پیدا می کند و با الیس یک قرار ملاقات برای تحویل فلش می گذارد...