یک مهماندار هواپیما و شریک تجاری او بر روی یک ماموریت برای دزدیدن الماسها و آزاد شدن از چنگال یک طلبکار قرار دارند. در ارتفاع ۴۰،۰۰۰ فوت در هوا، سرقت سمت اشتشباهی کشیده می شود و به یک وضعیت گروگانگیری تبدیل میشود...
داستان در مورد سفر عاشقانه زن و مردی می باشد که از نظر فرهنگی با یکدیگر در تضاد هستند. آن در دانشگاه احمدآباد با یکدیگر آشنا می شوند و به مرور زمان عاشق یکدیگر می شوند...
«جاناردان جاکار» به دنبال رویاهایش برای تبدیل شدن به یک ستاره بزرگ در موسیقی راک می باشد، و در همین مسیر با دختری بنام «هیر» آشنا شده و عاشق او می شود...