

کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه ...

آرتور جوان حقه باز و بیکاری است که یک ثروت میلیون دلاری را به ارث برده است. اما این ثروت زیاد در صورتی به دستش می رسد که او با کسی ازدواج کند که خانواده برایش انتخاب خواهند کرد آما آرتور میخواهد با دختری ازدواج کندکه از یک خانواده ی سطح پایین کارگری است و حالا او باید از تمام حقه هایش استفاده کند تا هم دختر مورد علاقه اش را به دست آورد و هم میراث چند میلیون دلاری را...