

Grace و Frankie که به دلیل سال ها رقابت، با یکدیگر رابطه سردی داشته و به هم به عنوان دشمنی سر سخت نگاه می کنند با شنیدن خبری شوک آور زندگیشان برای همیشه تغییر می کند. همسرانشان Robert و Sol وارد رابطه ای عاشقانه با یکدیگر شده و قصد ترک آنها و ازدواج با یکدیگر را دارند. اعلام علنی این تصمیم ناگهانی هر چهارنفر آنها را که اکنون به سن سالخوردگی رسیده و هفتمین دهه از زندگیشان را تجربه می نمایند با شرایط عجیب و دشواری مواجه می نماید....

یک مرد که توسط بهترین دوست سابقش به کابین او دعوت شده است. او میداند که بهترین دوستش یک معتاد حرفه ای هست و تلاش های او برای بردن دوستش به مرکز ترک اعتیاد هیچ فایده ای نداشته ، بنابراین او با یک اسلحه او را میگیرد و دستهایش را با دستبند می بندد و او را به لولهای در خانه خرابهای که در آن زندگی می کند، میبندد و خود تا زمانی که سم از بدنش بیرون برود کنار دوستش میماند. مردم عجیب و غریبی در آن اطراف زندگی می کنند و او هر روز احساس میکند که اتفاقات عجیب و غریبی در حال رخ دادن است …

«چارلی» (آنتون یلکین) نوجوانی است که زندگی خوب و راحتی دارد. اما به تازگی همسایه ای جدید به محله آنها اسباب کشی کرده و قصد دارد در کنار آنها زندگی کند. این همسایه در نگاه اول متمدن و محترم است اما در ادامه چارلی پی می برد که این همسایه جدید آنها که جری «دندریگ» (کالین فارل) نام دارد یک خون آشام است. چارلی با در کنار هم قرار دادن اتفاقاتی که به تازگی رخ داده و طی آن چندین نفر کشته شدند، به این نتیجه می رسد که مسبب اصلی همه این کشتارها همسایه خون آشامش است. بنابراین او از یک خون آشام کُش به نام «پیتر» (دیوید تنانت) دعوت می کند تا کار این همسایه اش را یکسره کند و...


سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و …