در سال ۱۸۸۸ در لندن، فقر و بدبختی باعث بوجود آمدن زندگی‌های هولناکی در محله وايت چاپل شده است. در اين زمان فردی جنايتکار و بدنام به اسم «جک ريپر» در اين محله مشغول آدمکشی و از بين بردن زنان فاحشه است. يک بازرس اسکاتلنديارد به اسم «فرد آبرلين» (جانی دپ) با کمک همکارش «پيتر گادلی» در پی اين هستند که بفهمند اين قاتل زنجيره ای کيست و چرا اين زنان را بطور وحشيانه می کشد...
شمشیرزنی به نام "دارتانیان" با نیروی قدرتمندی که فرانسه را تحت اختیار خود گرفته مخالفت می کند.او تلاش می کند انتقام قتل پدر و مادر خود را گرفته و با نیروی شروری که کشور را به هرج و مرج کشانده مقابله کند...
یک ژنرال رومی مورد خیانت قرار میگیرد و خانواده‌اش توسط یک شاهزاده فاسد قتل عام میشوند. او در پی انتقام، بعنوان یک گلادیاتور به روم باز می گردد.
داستان‌های پیچیده‌ای از عشق و حرص و آز و هویت‌های مخفی از چارلز دیکنز در لندن دهه ۱۸۶۰ میلادی.
"آنا" که یک اشراف زاده است با "کانت ورونسکی" که یک مرد جذاب و خوشتیپ است رابطه دارد و این رابطه دردسرهایی به دنبال دارد...
امریکا، سال ۱۷۵۷. هنگام مبارزه ی قدرت میان انگلستان و فرانسه، «هاک آی» و پدر و برادرش که آخرین بازماندگان قبیله ی خود هستند، سعی می کنند به دفاع از مستعمره نشینان قربانی این درگیری ها بپردازند. «هاک آی» و برادرش دل به دختران سرهنگی انگلیسی می بازند و برای نجات آن دو از چنگ بومیان انتقام جوی قبیله ای دیگر، خود را به آب و آتش می زنند...
دو دانشجوي امريکايي - «ديويد کسلر» (نوتن) و «جک گودمن» (دان) - در سفري تفريحي به لندن، در بيشه زاري خلوت مورد حمله ي گرگي قرار مي گيرند. «جک» از پا در مي آيد و «ديويد» به سختي مجروح و در بيمارستان بستري مي شود. «جک» با حالتي تغيير شکل يافته به ملاقات «ديويد» مي آيد و به او مي گويد که پس از چندي به گرگ نما بدل خواهد شد.
جیمز، یک مزدور، در یک شناسایی به ملت آفریقایی زنگارو، شکنجه و تبعید می شود. زمانی که به شهر خود باز می گردد، تصمیم می گیرد یک کودتای نظامی را رهبری کند...
