خلبان یک بمب افکن در دوران جنگ جهانی دوم سرسختانه تلاش می کند از دیوانگیهای جنگ فرار کند.با اینحال گاهی دیوانگی تنها راه معقول برای کنار آمدن با این شرایط سخت است.او تلاش می کند خود را به عنوان یک دیوانه معرفی کرده و از پرواز کردن فرار کند...
"جان راسل" مردی سفید پوستی است که از کودکی توسط سرخ پوستان بزرگ شده و تصمیم می گیرد همراه با سرخپوستان بماند. او متوجه می شود که خانه ای در شهر به ارث برده است. او به شهر می رود و تصمیم می گیرد خانه را با یک گله معاوضه کند و...
آلدو وانوچی که معروف به روباه است ، یکی از بزرگترین تبهکاران دنیا و استاد تغییر چهره است.بعد از فرار از زندانی ایتالیایی ، با دوستان خود ملاقات کرده و برای بدست آوردن یک محموله بزرگ طلا نقشه می کشند...
« ماكس كيدى » ( ميچم )، بيمار روانى، پس از شش سال حبس به جرم هتك حرمت و ضرب و شتم، آزاد مىشود. او در فكر انتقام از « سام بودن » ( پك )، وكيل محترمى است كه در دادگاه عليه او شهادت داده بود...
«هالى» ( هپبرن ) در آپارتمانى در شرق منهتن با گربه اى كه نامى ندارد زندگى مى كند. روزى نويسنده اى به نام «پل» ( پپارد ) كه در همان آپارتمان زندگى مى كند و مورد حمايت مالى زنى مسنتر ( نيل ) قرار دارد، وارد زندگى «هالى» مى شود...
«ماریون کرین» (لى) به امید تسهیل کار ازدواجش با «سام لومیس» (گاوین)، پولهاى کارفرمایش را میدزد و از شهر محل سکونتش خارج میشود و بین راه در «هتل بیتس» به دست جوانى به نام «نورمن» (پرکینز) که هتل را اداره میکند، به قتل میرسد...
داستان سریال در مورد مردم عادی می باشد که ناگهان در خود به قدرت فوق العاده و غیر طبیعی پی میبرند.داستان به طور معمول با یک پیچ و تاب و کنایه دار همراه است .