
"آرتور همیلتون" بانکداری میانسال پس از تماس دوست قدیمی اش "چارلی" فرصت این را بدست می آورد که یک زندگی جدید را آغاز کند. تنها مشکل این است که "چارلی" باید مرده باشد. او در نهایت به شرکتی معرفی می شود که مرگ انسانها را جعل کرده و یک زندگی کاملا جدید برای آنها می سازد...

نيويورك، اوايل قرن بيستم. « پروفسور هنرى جارود » ( پرايس ) با موم مجسمه هايى واقعنما از شخصيتهاى تاريخى میسازد. پس از ماجراهايى او كه سلامت عقلى خود را از دست داده براى جلوه ى هر چه جاندارتر و گيراتر مجسمه هايش از جسد آدم هايى كه به دليل شباهت به مشاهير تاريخى، قربانى او شده اند استفاده میكند و آنان را با موم میپوشاند.

“برت” از دوران کودکی عاشق اسلحه بوده. پس از ترک ارتش به همراه دوستانش به یک کارناوال می رود، جایی که با “آنی” دختری بینظیر که به اندازه او عاشق اسلحه است آشنا می شود. آن دو با هم ازدواج می کنند اما “آنی” با وضعیت مالیشان کنار نمی آید. آنها دست به چند سرقت می زنند و “برت” طبیعت واقعی زنی که دوست داشته را می بیند...