
در ماه می سال ۱۹۴۴،گروهی از زنان ارتش و مقاومت فرانسه برای عضویت در گروه کماندوهای بریتانیایی تحت فرماندهی "لوئیس دسفونتیانس" و برادر او "پییر" نام نویسی می کنند.ماموریت آنها نجات یک زمین شناس ارتش بریتانیا که در نورماندی دستگیر شده و به قتل رساندن یکی از کلنلهای اس اس آلمانی است و...

این فیلم داستان واقعی قتل عام تعدادی ورزشکار اسراِئیلی به دست چند فلسطینی افراطی در المپیک سال ۱۹۷۲ مونیخ است و متعاقب آن ماموریت سری یک اسرائیلی که در آن افرادی از افراد شناخته شده فلسطین و کسانی که وی تصور میکند مسئول این قتلها بوده اند را پیدا کرده و از آنها انتقام بگیرد و یک جوان یهودی به همراه تیمی شروع به انجام این عملیات میکند و در راه انجام این عملیات با نکاتی آشنا میشود و برخورد میکند که برایش غیرقابل تصور بوده و کمی وی را نسبت به اسرائیل نیز بدبین میکند...

در زندانی مجهز که در یک آزمایشگاه پژوهشی ساخته شده، ۲۰ مرد را در برابر دستمزدی ۴۰۰۰ مارکی گرد هم می آورند تا ۱۲ تن از آنها نقش زندانی و ۸ نفر دیگر نقش زندان بان را ایفا کنند. زندانی ها به سلول هایشان هدایت می شوند و باید به مقررات زندان گردن نهند و نگهبانان نیز به وظایف خود (بدون اعمال خشونت) عمل کنند. هدف این طرح که قرار است دو هفته به طول انجامد آنست که تأثیر قوانین و مقررات بر افراد بررسی شود... دکتر ملاوس ثون مسوول پروژه منتظر است ببیند نگهبانان چه مدت می توانند بدون توسل به خشونت نظم زندان را حفظ کنند. ایفاگران نقش زندانی ابتدا وضع را شوخی می انگارند اما پس از چند ساعت درگیری های جزیی، مساله جدی و جدی تر می شود و در نهایت به فاجعه ای جبران ناپذیر می انجامد...

«ماني» (بلايپ تروي) بايد صد هزار مارک به شخصي بپردازد؛ اما متأسفانه پول را در مترو جا مي گذارد. يک مرد ولگرد (کرول) پول را بر مي دارد. «ماني» تنها بيست دقيقه فرصت دارد تا پول را تحويل دهد اگر نه کارش زار خواهد شد. او از سر نااميدي به محبوبه اش، «لولا» (پوتنته) تلفن مي کند؛ اما آيا «لولا» خواهد توانست در عرض بيست دقيقه پول لازم را فراهم کند؟