
داستان فیلم حکایت عجیب بنجامین باتن ، داستان پیرمردی بنام بنجامین ( براد پیت ) است که در سن ۸۰ سالگی انگار دوباره متولد می شود و سنش هر سال کاهش می یابد تا دوباره به سنین جوانی می رسد .او در سن ۸۰ سالگی عاشق دختر بچه ای بنام دیزی (کیت بلانشت ) می شود و هنگام که دوباره به سن جوانی می رسد رابطه عاطفی شدیدی با او دارد …

ادوارد ، پیتر ، لوسی و سوزان چهار نوجوان هستند که پدر و مادرشان را از دست داده اند. یکی از آنها توسط نگهبان موزه لوور بزرگ شده است، یکی از آنها یک مهاجر مکزیکی است، سومی از هجوم مارها به یک هواپیما نجات پیدا کرده و چهارمی یک فرد معمولی اما از شاگردان مدرسه جهش یافتگان (مردان ایکس) می باشد. این چهار نفر ابتدا از یک کاخانه شکلات سازی بازدید می کنند و در آنجا یک جارختی جادویی پیدا کرده و از طریق آن وارد سرزمین جنارنیا می شوند...


سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...

دو مامور سیاهپوست اداره اف.بی.آی به نامهای کوین کاپلند و مارکوس کاپلند ماموریت دارند از دو خواهر مشهور و ثروتمند به نامهای بریتانی و تیفاتی ویلسون محافظت کنند، زیرا عده ای قصد ربودن آنها را دارند. در ادامه خواهران ویلسون در یک تصادف رانندگی مجروح می شوند و بعد از این حادثه چون حاضر به ترک هتل شان نیستند برادران کاپلند تصمیم می گیرند که خودشان را به شکل این دو خواهر سفیدپوست در بیاورند تا بتوانند آدم رباها را گیر بیندازند...