هنک مودی نویسنده ای که بعد از چاپ کتاب اول خودش دیگر نتوانست کتابی چاپ کند و همچنین یک زندگی عشقی داغون هم دارد که حاصل آن یک دختر نوجوان به نام بکا است.هنک با این که یک خانوم باز قهار است ولی بازهم نمیتواند از دوست دختر و مادر بچه ی خود دل بکند!
معاون فرمانده پلیس (برندا جانسون) به علت داشتن تواناهایی های بسیار بالا به بخش قتل پلیس لس آنجلس منتقل میشود. توانایی ذاتی او خواندن ذهن مردم و گرفتن اعتراف باعث شده تا سخت ترین پروندها را به او واگذار کنند…