
متل دورافتاده اي در اوکلاهما. «آگنس وايت» (جاد) زن پيشخدمتي است با يک گذشته ي ناخوشايند. دوست و هم کار «آگنس»، زني با هم جنس خواه (کالينز)، او را با «پيتر اوانز» (شانن) آشنا مي کند. «پيتر» سربازي از جنگ ]خليج فارس[ برگشته، دچار پارانويا و ترس از حشرات است. با اين همه «آگنس» خيلي زود با «پيتر» رابطه برقرار مي کند و به دنياي کابوس گونه ي او وارد مي شود...

در سال ۲۰۵۰، زمين در معرض يک خطر زيست محيطي فاجعه آميز قرار گرفته و قرار است گروهي از ساکنان کره ي زمين به مريخ بروند و در آن جا به حيات خود ادامه دهند. اما ايرادي غيرمنتظره در روند پروژه به وجود مي آيد و «کيت بومن» (ماس) مأمور مي شود تا هم راه يک فضانورد ديگر و دو دانشمند فضايي مشکل را حل کند...

سال ۲۲۷۴. در جهاني ويران شده از جنگ و آلودگي، انسان ها در شهري مسقف زندگي بي بند و باري دارند و در سي سالگي به اجبار و با مراسمي مرموز به نام «تجديد» به زندگي شان خاتمه داده مي شود. «لوگان» (يورک)، يکي از گاردهاي امنيتي است که فراريان از «تجديد» را شکار مي کند و به او مأموريت داده مي شود تا در تشکيلاتي زيرزميني که مردم را به «پناهگاه» بيرون شهر فراري مي دهند، نفوذ کند.