داستان این فیلم در مورد دو خانواده با زندگی‌های کاملاً متفاوت است که به طور اتفاقی با هم روبه‌رو می‌شوند: یک خانواده فقیر در حلبی‌آباد و یک خانواده ثروتمند در یک برج بلند.
مردی با اشتیاق به تحقق رویای خود برای راه‌اندازی یک شرکت هواپیمایی ارزان‌قیمت، با مخالفت و کارشکنی رقبای سودجو در این صنعت روبرو می‌شود که منافع و امنیت مسافران او را به خطر می‌اندازند.
یک کارگردان نوپا سعی می کند درباره یک گانگستر بی رحم تحقیق کند تا فیلمی در مورد زندگی گانگستری بسازد، اما تلاش های مخفیانه او برای انجام این تحقیق زمانی که به جرم جاسوسی گرفتار می شود شکست می خورد...
داستان پسری اهل تامیل که با دختری از بیهار آشنا می شود، آنچه در ادامه می آید داستانی عاشقانه برای قرن هاست. روایتی از دو عاشقانه که به موازات هم از خطوط زمانی متفاوت پیش می روند...
مردی از طبقه متوسط جامعه است ، او کارمند آژانس امنیت ملی است ، او باید از جامعه و مردمش در برابر تروریست‌ها محافظت کند و مشکلات خانواده خود را مثل مخفی بودن شغل و کمبود حقوق را هم به دوش بکشد و…
مدهاو با دختری به نام ریا آشنا می شود و عاشق می شود. پس از تلاش برای متقاعد کردن او برای تبدیل شدن به دوست دخترش، او از صمیم قلب موافقت کرد که دوست دختر او شود.
"علی" یک شرخر می باشد که یک روز بهمراه دوستش "مقصود" برای گرفتن بدهی شخصی، به یک زمین گلف می رود. او در آنجا به صورت اتفاقی یک بازی خوب از خود نشان میدهد و توپ های بسیاری را گل میکند. همین موضوع توجه شخص بدهکار را جلب میکند و همه چیز دست به دست هم میدهد تا سرنوشت "علی" برای همیشه تغییر کند...
یک دختر جوان از روستایشان در نپال دزدیده شده و به کشور هند قاچاق می شود. او همه چیزش را به خطر می اندازد تا دوباره به آزادی برسد...
دو کودک که در زمان آزادی هندوستان از استعمار انگلیس به دنیا آمده ایند، در کشوری بزرگ می شوند که هیچ چیز آن شبیه به دوره ی والدین شان در آنجا نیست...