
داستان فیلم دررابطه با پسر بچه ای که در دوران کودکیش مادرش توسط فرد ناشناسی به قتل رسیده پدرش مرد سخت گیریست که عرصه زندگی را برای اون تنگ کرده است و مشکلات و مسائل زیاد باعث شده که اون بیشتر و بیشتر در خودش فرو رود و دچار افسردگی شود .یک روز به طور اتفاقی اون متوجه قدرت عجیبی در خودش میشود او متوجه میشوده که از قدرت ادراک ذهنی(تلهپاتی) فوق العاده قدرتمندی برخوردار است و می تواند تاریخ و زمان را تغییر دهد...

"هیلم فو" نوجوان هفده ساله عجیبی است که مادرش را پس از خودکشی اش در دریاچه از دست داده است.او وقت خود را به گشتن در محله و محکوم کردن نامادری اش به قتل مادر خود می گذراند.او پس از مشاجره با پدر خود از خانه فرار می کند و به ادینبورگ می رود.جائی که به "کیت" آشنا می شود.از آنجایی که او را یاد مادرش می اندازد به شدت به او علاقه مند شده و...