

سریال “فراری ها” (Runaways) داستان ۶ نوجوان را روایت میکند. آنها عضو یک خانواده باستانی هستند که هر ساله رسم دارند یکی از کودکان خود را قربانی کنند. این نوجوانان پس از جاسوسی از والدین خود متوجه میشوند که آنها در اصل عضو یک سازمان جنایی پیشرفته به نام “غرور” هستند. با این حال، آنها از شیوه زندگی والدین خود حمایت نمیکنند و تصمیم میگیرند با کشف قدرت و توانایی خود، گروه فراری ها را تشکیل بدهند. آنها تصمیم به فرار از محل زندگی خود میگیرند، اما والدین آنها نیز بهدنبال دستگیری و بازگرداندن فرزندان فراری خود هستند...


داستان سریال دربارهی زندگی مرد جوانی به نام شان مورفی است که در شهر کوچکی زندگی میکند. او که مبتلا به سندروم ساوانت اوتیسمی میباشد ، یک رزیدنت بخش اطفال است که با توجه به ناتوانی پیشرفتهاش ، علیرغم اینکه یک رزیدنت نابغه به شمار میرود و با مهارت به درمان اطفال میپردازد ، در زندگی دچار مشکلاتی مانند برقراری ارتباط اجتماعی میباشد. او برای اینکه بتواند یک جراح کودکان شود با تلاش خود و با کمک دوستانش بر ناتوانیهای خویش غلبه میکند و موانع را کنار میزند...


روزنامه نگار تحقیقاتی جف سفتون عادت کرده که به وسواسهای بیرحمانه برادرش "نیت" بخنده ، خصوصآً آخرین یاوه گوئیش در مورد سریال موفقی که قصد داره بهس صدمه بزنه ، اگرچه وقتی که برادرش به طرز مرموزی غیبش میزنه جف کاملا پارانویای نیت رو جدی میگیره ، و تو فرآینده کشف دنیای زیرزمینی فرقه (اسم سریال) و طرفدارای متعصبش به نظر میاد تنها کسی که میخواد تو تحقیقات بهش کمک کنه ....