
زمانی که همسر ویلسون بر اثر سرطان فوت میکند، او تنها می ماند با فرزند نوجوانش پاتریک که مبتلا به اختلال اوتیسم است. پاتریک بیش از حد وابسته به مادرش بود و حالا بدون او نمی تواند درست احساسات خود را بیان کند. همینطور که این پدر و پسر سعی میکنند با فقدان عزیز از دست رفتهشان کنار بیایند و به زندگی ادامه دهند، فشارهای روحی و جسمی آنها را در دنیای خودشان به عقب میکشاند...


هتل میرامار هتلی است در سواحل میامی صاحب این هتل شخصی است به نام ایک ایوانز او این هتل را به کمک خلافکاری به نام بن دایموند اداره میکند.به بن لقب قصاب را به خاطر قتل های فجیعی که انجام داده است داده اند.شب سال نو است و قرار است فرانک سیناترا(خواننده و بازیگر مشهور هالیوود) در این هتل برای افراد پر قدرت و با نفوذ و همچنین برای تعدادی از ستاره های هالیوود برنامه اجرا کند. اما ...


سریال shameless درباره ی یک خانواده ی واقعا در هم بر هم و گنگ است. این خانواده پدری دائم المست دارد به همراه ۶ فرزند قد و نیم قد بدون همسر ! که شبیه به هیچ خانواده ای نیست.سریال حول محور نداری ها و بی مسئولیتی پدر خانواده میچرخه.پدر به جای اینکه کار کنه و پول دربیاره پول هایی که بچه ها بدست آوردن رو به باد میده.ولی داستان به این گونه نیست که شمارو ناراحت کنه !


فکر کنین که یه تکنولوژی اختراع بشه که بتونه ” هویت ” و ” شخصیت ” قدیمی آدمها رو به طور کامل پاک کنه و در عوض هر بار به اونها ” شخصیت جدیدی ” بده ، شخصیتی که از هر لحاظی کامل و بدون نقص باشه و بتونه هر کاری که به منظورش ساخته شده رو به نحو احسن انجام بده و بعدش هم که کارو انجام دادن ، دوباره مثل هارد کامپیوتر پاک بشن و یک شخصیت دیگه بشه بهشون داد . حالا فرض کنین که این تکنولوژی در اختیار سازمانی مخفی قرار گرفته و این سازمان از افراد زندانی و یا داوطلب برای این امور استفاده میکنه. داستان اصلی سریال ، حوادثی رو که برای یکی از این افراد که به جای اینکه ۵ سال به زندان بره قبول کرده که ۵ سال برای این سازمان کار کنه ، و اسمش هم ( اکو ) هست رو برامون تعریف میکنه.....