باباورائو ، راجو و شیام خوشبختانه زندگی می کنند. با این وجود ، پول لذت ثروت را به همراه دارد و با این کار طمع کسب درآمد بیشتر را نیز به همراه دارد. و بنابراین ، راجو با یک شخص ناخوشایند به عنوان یک سرمایه گذار ناآگاه ، یک بازی جدید را آغاز می کند.
"راگونا" و بهترین دوستش "دد فوتیا" به هر دری می زنند تا در بمبئی شغلی پیدا کنند. آنها تصمیم می گیرند که یک غرفه راه اندازی کنند. اما از شانس بدشان راگونا یک مشتری را بصورت تصادفی به قتل می رساند. مقتول یکی از برادران گنگستری بدنام اهل بمبئی می باشد و...
«سیما» دختر جوان و زیبا، اما فقیری است که می خواهد خیلی زود به ثروت برسد. مرد ثروتمندی بنام «سیدارت» عاشق سیما است، در حالی که متاهل می باشد. «راهول» نیز مرد فقیری است که برای سیدارت کار می کند، و او هم به سیما علاقه دارد...