
متخصص اطفال "الکساندر بک" همسر خود "مارگات بک" را از دست می دهد.او ۸ سال قبل به طرز وحشیانه ای به قتل رسیده بود و "الکساندر" مضنون اصلی پلیس بود.وقتی دو جسد نزدیک جائی که "مارگات" انداخته شده بود پیدا شد پلیس دوباره پرونده را باز کرد و "الکساندر" مضنون اصلی شد.ماجرا وقتی پیچیده شد که او ایمیلی دریافت کرد که نشان می داد "مارگات" زنده است..


Top Gear را می توان یکی از بهترین و پر بیننده ترین برنامه های تلویزیونی دانست. این برنامه که توسط سه مجری پر انرژی اجرا می شود ، از شبکه BBC پخش می شود و به بررسی تخصصی و تست جدیدترین اتومبیل های روز دنیا می پردازد ، آنها را با یکدیگر مقایسه می کند ، از معایب و برتری های آنها نسبت به یکدیگر می گوید و به طور کلی خودرو را آنالیز می نماید و در حین انجام این کار حس بسیار خوبی به بیننده می دهد گویی که در آنجا حضور دارد و از نزدیک این مراحل را مشاهده می کند. ریچارد هموند که به اجرای این برنامه می پردازد غالبا سوار اتومبیلهای پرسرعت شده وانها را تست میکند. در این مجموعه شاهد تبدیل و ساخت ماشین ها به اشکال مختلف مثل موشک خواهیم بود که اتومبیل مانند شاتل فضایی پرتاب می شود همچنین این برنامه زیبا در هر قسمت یکی از شخصیت های معروف را دعوت می کند و او را به انجام مسابقه و رانندگی فرا می خواند. در این مجموعه سعی شده تا انواع تست ها و مقایسات بین جدیدترین، پرقدرت ترین، گرانترین و …اتومبیل های دنیا انجام گیرد. در راستای این مقایسات، سفرهای پرخطر و لحظات زیبایی را خلق میکند که هر بیننده ای را میخکوب می نماید. سفر به مکان های مختلف ، دیدار با شخصیت های گوناگون ، هیجان و بالا بردن سطح اطلاعات در رابطه با خوردرو های روز دنیا و چگونگی عملکرد آنها را می توان از ویژگی های این برنامه دانست.

«سر ویلیام مکور دل» (گامبن) و همسرش، «لیدی سیلویا» (اسکات تامس)، زوج ثروتمند بریتانیایی، تعداد زیادی از دوستان، نزدیکان و خویشان خود را برای یک هفته شکار و استراحت، به ملک اربابی شان دعوت می کنند. تعدادی پیشخدمت زن و مرد هم مشغول پذیرایی و در ضمن شاهد ماجراهای مهمانان هستند...

داچ وان دن بروک (هریسون فورد)، کارآگاه پلیسی است که همسرش پیتون (تامپسن) در یک فروشگاه معتبر کار میکند و موقع پروازی تجاری به میامی، هواپیمایش بلافاصله پس از صعود، در یکی از ناگوارترین سانحههای هوائی شهر، سقوط میکند. اما مدتی بعد، داچ پی میبرد که همسرش در واقع به مأموریتی کاری نمیرفته...