دو مرد ناامید برای پول تصمیم می گیرند یک آکادمی مدل بیکینی راه اندازی کنند...
داستان در مورد یک پزشک مشهور است که چیزی از روابط اجتماعی نمی داند. او مریض ها را به خاطر پیشرفت دانش پزشکی (خودش) درمان میکند و اصلا به خوب شدن مریض اهمیت نمیدهد...
این سریال درباره یک ستاره جوان هالیوودی است که همراه خود ۲ دوست دوران کودکی و برادر بازیگر خود را دارد.این بازیگر و اطرافیانش بالا و پایین های هالیوود را میچشن و راه خود را از میان باز میکنند ولی هیچگاه دست از تفریح بر نمیدارند. در سریال زندگی و روابط واقعی کسانی که در هالیوود زندگی میکنند نمایش داده شده است
داستان فیلم مربوط به زندگی‌نامهٔ فرانک ابگنیل است، کسی که شهرتش را به خاطر سابقه فعالیتش به عنوان جاعل چک، کلاهبرداری و حقه‌های فرارش از دست ماموران به‌دست آورد. او در دهه شصت میلادی و در ۱۶ سالگی توانسته بود، چک‌های جعلی که مجموعاً به مبلغ ۴ میلیون دلار آمریکا ارزش داشت را در ۲۶ کشور جهان نقد کند، طوری که هیچ بانکی قادر به تشخیص جعلی‌بودن چک‌های او نبود و تا هجده سالگی، بیش از ۲۵۰ پرواز انجام داد و در ۲۶ کشور جهان به این کلاهبرداری‌ها دست زد. اَبیگنِل به خاطر عضویت جعلی که در «خطوط هوایی سراسری آمریکا» داشت، می‌توانست به‌صورت رایگان در هتل‌ها اقامت کند و تمام هزینه‌های غذا و تفریحش به‌طور مستقیم به شرکت ارسال می‌شد. حتی خودش را به عنوان وکیل جا زد و در چندین پروندهٔ دادگاهی شرکت داشت. او سرانجام در سال ۱۹۶۹ در فرانسه دستگیر شد و به دوازده سال زندان محکوم شد که البته پس از گذراندن پنج سال از دوران محکومیت خود به خدمت سازمان اف‌بی‌آی درآمد تا در شناسایی چک های جعلی و سرقتی کمک کند.
در پی اطلاع از ربوده شدن پدرش، «پوئرز» باید به سال ۱۹۷۵ برود و شخصی بنام گلدممبر که با «دکتر شیطان» همکاری می کند را شکست دهد.
«شان براودر» فارغ التحصیل دبیرستانی از شهری کوچک است که آرزوی رفتن به دانشگاه استنفورد و نویسنده شدن را در سر می پروراند. اما بعد از اشتباه مشاور تحصیلی او، اتفاقاتی می افتد که...
راهبه ای به نام «ماریا» (اندروز) که به دلیل عشق دیوانه وارش به موسیقی و طبیعت با محیط صومعه هم خوانی ندارد، به عنوان معلمه ی هفت فرزند «ناخدا فون تراپ» (پلامر) به کاخ اشرافی او فرستاده می شود. ناخدا به سفر می رود و «ماریا» بچه ها را با موسیقی آشنا می کند...