آرون برای شرکت در مراسم ختم به شهر زادگاهش بازمیگردد ولی این بازگشت باعث میشود زخم های قدیمی دوباره سر باز کنند و ...
داستان فيلم در دهه ۱۹۵۰ اتفاق مي افتد که "مرتل" پس از سالها براي مراقبت از مادر بيمارش به زادگاهش در استراليا بازميگردد. او یک خیاط لباس های زنانه است که در پاریس به صورت حرفه ای آموزش دیده. حال که او به آنجا بازگشته، سعي در گرفتن انتقام از کسانی دارد که در گذشته باعث شدند کار اشتباهی انجام دهد..
مارک برای اولین بار عشق واقعی خود را پیدا میکند و سعی میکند با کمک او، از تمام بدی های زندگی اش فاصله بگیرد...
”از تنهایی نترس” بازسازی فیلمی تلویزیونی با همین نام در سال ۱۹۷۳ است. فیلمی در مورد خانه ای جن زده که موفقیتش را مدیون کارگردانی هوشمندانه Troy Nixey است که توانسته با استفاده از عناصری مناسب، فضایی رعب آور را در مقابل چشمان تماشاگر قرار دهد. عناصر وحشتی آوری که گویی خود را به آرامی از پرده جدا کرده و بر دیوارهای سالن سینما شروع به خزیدن میکنند. “از تنهایی نترس” نیازی به صحنه های غافلگیرکننده ای که مخاطب را از جای بپراند ندارد. بلکه روند داستان چنان وی را در صندلی خود فرو میبرد که تا مدتی بعد از تماشای فیلم نیز ترس را در دورنش احساس میکند. با این وجود، فیلم ضعفهایی نیز دارد که باعث میشود نتوان آن را در رده کارهای شاخص ژانر قرار داد...
داستان این فیلم که با الهام از داستانی واقعیست، سرگذشت مردی را نشان میدهد که نویسنده ورزشی است و در پی مرگ ناگهانی همسرش در شرایطی غم انگیز قرار می گیرد...
لوگان بعد از جستجو برای یک زندگی معمولی، برای گرفتن انتقام قتل نامزدش، به برنامه سلاح ایکس تن میدهد و تبدیل به وولورین میشود.
دو دختر نوجوان یک پری دریایی را پیدا می کنند، و او به آن دو قول می دهد یک آرزویشان را برآورده کند، تنها بشرطی که به او کمک کنند تا به الهه اقیانوس ثابت کند که «عشق» واقعی وجود دارد.
"سبیلیا" دختر لجبازی که در استرالیای قرن بیستم بزرگ شده است، فرصت این را بدست می آورد که با "هری"، جوانی ثروتمند ازدواج کند اما برای حفظ استقلالش آن را رد کرده و ترجیح می دهد به عنوان پیشخدمت برای خانواده ای که پدرش به آنها بدهکار است کار کند و...
پس از مرگ ناگهانی مادر و معشوق "پاتریک"، او در یک بیمارستان کوچک به کما می رود. وقتی یک پرستار جوان که به تازگی از همسرش جدا شده در بیمارستان مشغول بکار می شود، احساس می کند "پاتریک" با او ارتباط برقرار می کند و...