

سريال در آينده و جایی اتفاق میافتد که سازمان پليس از ربات های شبه انسانی در انجام ماموريت ها کمک ميگيرد. داستان سریال در سال ۲۰۴۸ میلادی از جایی آغاز میشود که بعد از حمله بسیار شدیدی که به اداره پلیس شده مامور پلیسی به نام JOHN KENNEX (با بازی Karl Urban) بعد از ۱۷ ماه از کما خارج شده و متوجه میشود که علاوه بر اینکه دوست و همکارش ANNA MOORE(با نقش آفزینی Mekia Cox) از دست داده یک پای او نیز قطع شده و به جای آن عضو مصنوعی دیجیتالی با فناوری بالا به او پیوند داده شده است... این سریال توسط جی. اچ. وایمن برای برادران وارنر و بد روبات خلق شده است. جی. اچ. وایمن،جی. جی. آبرامز و برایان بورک هر سه کارگردانان این سریال هستند.


پس از غرق شدن یک کشتی، شخصی میلیاردر بنام "الیور کویین" مفقود میشود و به مدت پنج سال همه فکر میکردند که او مرده است، اما ۵ سال بعد در یک جزیرهی دور افتاده او را پیدا می کنند. او به شهر خودش یعنی "استارلینگ سیتی" نزد مادر و خواهر و بهترین دوستش برمیگردد، که بلافاصله آنها متوجه تغییر رفتار "اُلیور" میشوند. "اُلیور" با شخصیت جدیدی که پیدا کرده قصد دارد با تمام بدی ها و خلاف ها درون شهرش مبارزه کند


سریال فوق العاده ای که به تازگی از شبکه Show case پخش شده است و توانسته در همان قسمت اول خود طرفداران زیادی را به خود جذب کند داستان این سریال درباره یک کارگاه است که در سال ۲۰۷۷ زندگی می کنه این کارگاه باید دزدان شهر خودشو دستگیر کنه که هر قسمت با هیجان خاصی آغاز می شود


سریال v مجموعه ای درام جدید است که محصول جدید abc میباشد. یک روز هم زمان سفینه هایی بر فراز شهرهای بزرگ دنیا به پرواز در میان و به نظر میرسه سرنشینان درون این سفینه ها بیگانه ها هستن و طبق گفته ی خودشون قصد صدمه زدن به کس یا جایی رو ندارند و هنوز معلوم نشده که از زمین و زمینی ها چی میخواند.از بازیگران این سریال هم میشه به Joel Gretsch ( تام بالدوین در سریال ۴۴۰۰ ) و Elizabeth Mitchell ( جولیت در سریال Lost ) اشاره کرد. بازدیدکنندگان از سیارهای زیبا با شهرهای بزرگ و اقیانوسهای عظیم آمدهاند که برخلاف زمینیها آنرا به کشورهای مختلف تقسیم نکردهاند و همه اهل یک کشور هستند! کشوری که رهبری آنرا «آنا» (با بازی Morena Baccarin) برعهده دارد. در ادامهی اتفاقاتی که در قسمت اول سریال V میافتد، متوجه میشویم که بازدیدکنندگان همینطور سرزده هم نیامده بودند! عدهای از آنها در لباس انسان، سالهاست که در کنار بشر میزیند. گویا برنامهی آنها نابودی همهی مردان، زنان و کودکان از روی زمین است! اما اکنون آنها سلاح ویژهی «اعتماد اکثریت انسانها» را در دست دارند و همین عامل هم موجب میشود تا کار برای اقلیت قلیلی هم که از موضوع اطلاع دارند، سخت شود …


"زوئی" دختر خانواده "گری استون" از ساکنان سیاره "کاپریکا" تنها شخصی از افراد خانواده است که به خدای یکتا اعتقاد دارد. او تصمیم دارد که به همراه همکلاسی هایش "لیسی" و "بن" به سرزمین "جمنون" فرار کند و فکر میکند که زندگی جدیدی در آنجا در انتظار اوست. او دختر بسیار باهوشی است و توانسته شبیه یا آواتار خود را بسازد. او آواتار خود را در کلوپ مجازی رها میکند و همراه دوستانش سوار قطار هوایی که به سمت "جمنون" میرود میشود. البته "لیسی" به همراه آنها نمیرود. "بن" طی یک ماجرای تروریستی قطار را منفجر میکند و "زویی" و جمعی از مردم در این حادثه تروریستی کشته میشوند. "لیسی" تنها کسی است که در مورد آواتار "زوئی" میداند. او از عینک دنیای مجازی استفاده میکند و به دیدار آواتار "زویی" میرود. آقای "گری استون" ، پدر "زویی" که یک مهندس روباتیک است به این ماجرا پی میبرد و "لیسی" را وادار میکند که او را پیش آواتار "زوئی" ببرد.


هنگامی که صحبت از صحنه های هولناک جرم و جنایت میشود ، هنگامی که رازی در پس یک جنایت نمایان میشود. معمولا هیچگاه پلیس نمیتواند همه حقایق را آشکار و بازگو کند . کشف رازهای مخوف پشت پرده ، به شدت مورد علاقه دکتر Helen Magnus است. او مخفی گاهی برای نگهدای افرادی که نیروهای خارق العاده و غیر طبیعی دارند ، راه اندازی کرده و …