باغبان ناپلئون در ویلایی در جنوب ایتالیا مشغول به کار می شود و به سرعت خود را درگیر یک قاتل با پائولا و مادرش می بیند که به زودی به رابطه جنسی، مرگ و آشفتگی منجر می شود.
چند شخص با نفوذ برای خرید زمینی که قرار است در آن راه آهن ساخته شود به گاور صندوق ارتش که حاوی ۱۰۰۰۰۰ دلار پول است دستبرد می زنند. اما آنها از حضور استاد تفنگداران "ساباتا" با خبر نیستند و...
ساختن معبد بزرگ وقف شده به الهه آفرودیت و به دنبال آن مالیات های جدید و سنگین و ورود طاعون، نارضایتی مردم را ایجاد می کند و عشق بین مجسمه ساز و برده را تهدید می کند.