
فیلم درباره یک روانپزشک است که از کابوس هایی وحشتناک از آثار هنری او را عذاب میدهند ، او تصمیم میگیرد با کمک از چهار نفر از بیمارانش که دزدان حرفه ای هستند این آثار هنری را بدزدند زیرا معتقد است با از بین بردن این آثار ، کابوس ها نیز ناپدید میشوند، او را بعنوان جمع کننده میشناسند.


داستان این مینی سریال ۴ ساعته از این قرار است که مدتها پیش از آنکه کریس انجل بدنیا بیاید، مَردی پا به جهان گذاشت که سطح شعبده بازی را به مرحله ای بالاتر برد. اریک ویس مهاجر مجارستانی بعدها تحت تاثیر هری کلار(شعبدهباز معروف آمریکایی) و جان ایگن رابرت هودینی (شعبدهباز فرانسوی) اسم هری هودینی را برای خود برگزید و برخی از بزرگترین تردستیهای جهان را بنمایش گذاشت. وی در ۹ سالگی اولین شعبده بازی خود را انجام داد. ابتدا تنها به ورق بازی کفایت میکرد تا جاییکه به وی لقب شاه بازی با ورق داده شد اما او به همین سطح اکتفا نکرد و شیوه فرار با دستان بسته را اجرا کرد. روشی که در آن هری در غل و زنجیر اسیر میشد و در طی زمان معینی باید خود را رها میکرد. ایده ای که بعدها پیشرفته تر شد و در نهایت هودینی با دستان بسته در آب فرو میرفت تا خود را آزاد کند. شاید این شعبده بازیها امروزه چیزی عادی بنظر بیاید اما آن زمان همگان شگفت زده شده بودند. همین کارها بود که وی را به ریاست انجمن شعبده بازی آمریکا، گرانقیمت ترین شعبده باز عصر خود، سلطان دستبند آهنین و پدر شعبده بازی معروف کرد

کری و تری دو خواهر دو قلو هستند. زمانی که این دو خردسال بودند پدر آن ها مادرشان را به قتل رسانده، و سپس عمه ی آن ها پدرشان را می کشد. اکنون کری که زنی خوش ذات است با مردی تندخو ازدواج کرده است که کری را اذیت می کند. در این میان تری، خواهر بدذات کری وارد شهر می شود تا از او به خاطر خطاهای گذشته انتقام بگیرد، و در این راه حتی از شوهر کری نیز استفاده می کند.