
شرکتی بنام ریپو برای فروش اعضای بدن انسان ها با مردم قرار داد مي بندد و محلتي را تعيين مي كند تا آنها پول اعضاي خریداری شده را بدهند. اگر آنها نتوانند در زمان موعد به قراردادشان عمل کنند، شركت شكارچيان خود را به سراغ آنها مي فرستد تا آنها را كشته و اعضا را پس بگيرند...

داستان در آینده ای نه چندان نزدیک اتفاق می افتد. همه عالم دیجیتالی شده و شرکتی بزرگ مدیریت یک جامعه مجازی را بر عهده دارد که در آن می توان اختیار خود را به کـسی دیگر داد تا برایتان تصمیم بگیرد. در این جامعه به افرادی که محکوم به مرگ شده اند فرصتی داده می شود تا وارد یک بازی جنگی به نام قاتلین شوند و اختیار خود را به (بازی خور) هایی بدهند که آنها را هدایت میکنند و اگر پس از ۳۰ مرحله زنده ماندند آن ها آزاد خواهند شد...

این فیلم داستان مردی (باردم) است که عاشق دختری جوان و زیبا می شود ولی خواستگاری پولدارتر عشق او را می ریابد و او ۵۰ سال آتی زندگیش را صرف رسیدن به مقام و ثروت می کند تا شاید در این راه بتواند دختر رویاهایش را بدست آورد و دراین میان با زنان زیادی آشنا می شود ولی هیچکدام در عین زیبایی و ثروت نمی توانند برای او جایگزین عشق اول او شوند.