

داستان این سریال در مورد جوانی به نام جاش می باشد که زندگی بسیار خسته کننده ای دارد و زمانی که کار نمی کند، زمان زیادی را صرف بازی های ویدئویی می کند. زمانی که تمام دنیا در یک بازی کم آورنده اند و فکر می کنند قابل شکست دادن نیست، او این بازی را شکست می دهد و در آن پیروز می شود. پس از شکست این بازی، افرادی مرموز از آینده ظاهر می شوند. آن ها باعث شده اند تا دنیا را خطری بزرگ تهدید کند و تنها کسی که آن را می تواند نجات دهد، جاش است. جاش با استفاده از سفر در زمان، تیمی حرفه ای برای نجات زمین آماده می کند و داستان سریال آغاز می شود...


در دنیایی که انسان ها باید با آسیب هایی که ابرقهرمانان از خود به جا می گذارند کنار بیایند، امیلی لاک (Vanessa Hudgens) روز اول کاری خود را به عنوان مدیر تحقیق و توسعه شرکت امنیت وین (سازمانی زیر نظر شرکت بروس وین که تخصصش پوشش دادن خسارات وارد شده توسط سوپر هیرو ها به مردم عادی در حین مبارزه با جرم می باشد و در حال تولید تسلیحات دفاعی می باشد)، آغاز می کند. با اعتماد به نفسی بالا و پر از ایده های بسیار، امیلی متوجه می شود که انتظاراتش از آنچه مدیر جدیدش (Alan Tudyk) و همکارانش تصور می کنند بسیار فراتر است. پس اوست که باید تیم را برای استفاده از همه پتانسیل خود مدیریت کند و به آن ها بفهماند که برای قهرمان بودن نیاز به قدرت های ماوراء طبیعه نیست.


داستان سریال در مورد مردی است که همسرش بدلیل مشغله کاری او و بچه را در خانه تنها گذاشته و حالا او باید از بچه مراقبت کند. وی حالا متوجه میشود که پدر بودن سختتر از آن چیزیست که فکرش را میکرد، بنابراین جهت در دست گرفتن کنترل اوضاع تصمیم میگیرد طبق برنامه ریزی های خاص پیش برود و...

پس از حمله وحشیانه برگنز ها، پاپی شادترین ترولی که تاکنون متولد شده است و هم چنین محتاط ترین آنها، به همراه یک ترول دیگر برای نجات دوستانش راهی سفری ماجراجویانه و در عین حال خطرناک می شود. اتفاقات ناواری انتظار آنها را می کشد ولی با به ناچار باید آنها اختلفات را کنار کذاشته و باهم همکاری کنند...